مدرسه چالشها و فرصت ها

وقتی تو کلاس میشنیم و یه جایی کمبودی احساس میشه، بهترین فرصت برای کشوندن پای بچه به یک مسئله جدی و واقعی است.
بچه ها باید تو سنین پایین با انواع مسائل برخورد کنند، براش چاره بیندیشن، راه حل براش پیدا کنن و در نهایت اونا رو حل کنن…
باید قوه تفکر بچه ها فعال بشه… باچی؟!
با به میدون کشوندن بچه ها در وسط یک مسئله یا یک چالش. نه ساختگی بلکه واقعی…
چیزی که خودشون لمسش کردن، باهاش مشکل داشتن، مشکل رو فهمیدن… بعد به عنوان یک مسئله بهش پرداختن. راه حل های مختلف رو براش شناسایی کنن. بعد بهترینش رو انتخاب کنن
فردا برای پرورش دیره، برای تربیت دیره…
بچه ها هرچقدر میخوان هنر کسب کنن، خطا کنن، به در و دیوار بخورن… حالا وقتشه
تا تو بزرگسالی تازه نخوان تجربه کنن. یه زندگی تشکیل بدن بعد بگن خب حالا چیکار کنیم؟!
با همسرشون دعوا کنن بعد ببینن ای وای… میشد بجای دعوا کارای دیگه هم کرد… صحبت کرد، قبلش فکر کرد. بهتر تصمیم گرفت و اجرا کرد تا زندگی شیرینشون رو خراب نکنن.
برای بچه داشتنشون فکر و برنامه داشته باشن…
برای تربیتشون…
خلاصه آینده بچه ها از همین حالا ساخته میشه
پس براش از همین حالافکر کنیم… تا اونا هزار راه رفته ی ما رو دوباره نرن. یا لااقل تو اون سن نرن… اون موقع برای خیلی کارها دیره
چندتا از کلاسها اولا میز و صندلی خوبی نداشتن. یا بعضیا که اصلا نداشتن
در یک فرآیند حل مسئله این همه میز درست کردیم:






